بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

بهراد من

اتفاقات خوب تو این 12 روز

1390/8/11 1:27
نویسنده : ریحانه
1,284 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااااااااااام 3 و نیم وجبی من!

مامانی جونم فدات بشم...

2تا اتفاق خوب افتاده:

اولیش افتادن بند نافت بود که تو 7 روزگیت اتفاق افتاد

یعنی 5/آبان/90

و دومیش ختنه شدنت بود که تو 10 روزگیت انجام شد

یعنی 8/8/90

و کماکان داری با اون حلقه دست و پنجه نرم میکنی....

هر روز بیشتر عاشقت میشم و هر لحظه به چشم من

خوش تیپ تر میشی.

دوست دارم دوست دارم دوست دارم تا ابد دوست دارم.

مامانی شما موقع زایمان 3500 وزنت بود و 51 سانت هم

قدت و خداروشکر زردی هم نداشتی.

فقط....

چند روزه که شیر بالا میاری و همین مسئله خواب رو از

من گرفته و حس میکنم همیشه باید چشمم بهت باشه

تا اتفاق بدی نیفته...

بابایی میگه این مسئله طبیعیه و همه بچه ها دارن اما

امان از حس مادرانه.

فدای سرت گل پسرک کوچولوم...

عشششششششششششششششششششق

منی.

زودی بزرگ شو.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامانه میکاییل
11 آبان 90 7:28
مبارکههههههههههه قوربونش برم که زود همه کارهاشو انچام داد
مامانه میکاییل
11 آبان 90 7:30
راستی بخوای نخوای زود بزرگ می شن این فسقلی ها عجله نکن و فقط لذت ببر که بعدان دلتنگ این کوچولویی هاش می شی .
مامان ریحانا
11 آبان 90 9:38
سلام خب به سلامتی واسه خودش مردی شده دیگه مبارکه وقتی شیرشو خورد حتما آروغشو بگیریا سر سری نگیرا استفراغ نوزاد یه چیز طبیعیه اما نه زیادش اگه بریده بریدست خوبه واسه چاق شدنشه اگرهم همون شیری که خورده میآره بالا اما کم نه زیاد اضافه اییه که خورده روشو ببوس عکسای جدیدشم بذار
مامان ترنم کوچولو
11 آبان 90 11:27
سلام عزیزکم.مبارکه به سلامتی بهراد جون واسه خودش مردی شده.تبریک میگم.خوش به حالت که نینیت پیشته.برا منم دعا کن دیگه حسابی حوصلم سر رفته.
مریم
11 آبان 90 12:23
سلام ریحانه جون . حسابی کم پیدا شدیا... من هنوز آراد ختنه نکردم. ناف بهراد قلمبه نیست؟ناف آراد افتاده ولی جاش قلمبست.تو نرفته. راستی بهراد هم زور میزنه ؟ آراد خیلی زور میزنه و این برای نافش بده. در مورد بالا آوردن هم اولا حتما آرغشو بگیر بعد هم به پهلوی راست بخوابونش که اگه هم بالا آورد ازدهنش بریزه بیرون.زیاد نگرانی نداره مگر اینکه هر بار شیر سالم رو یه عالمه بده بیرون. یعنی شیر هضم نشده
تینا
11 آبان 90 14:59
به به چه پسری ! چه مامان زبلی ! قربون جفتتون برم من مبارکش باشه هم افتادن نافش هم ختنه شدنش راستی گلم آنیتا هم اون اوایل خیلی شیر بالا میاورد من اونموقع مثل الان تو خیلی نگران بودم اما بعد توی یه مقاله خوندم که نوزاد تا 2 ماهگی نمیفهمه که کی سیر میشه واسه همین فقط میخوره و بعد هم بالا میاره ... نگران نباش مامان جونی
سحر مامان آراد
11 آبان 90 18:46
وایی ریحانه جونم ایشالا همیشه بهراد کوشولو سالم باشه همه این اتفاقات باید بیفته تا پسملی بزرگ بشه بوس بوس هوارتاااااااااااا
مامان نفس طلایی
11 آبان 90 20:15
سلام مباررک باشه
آسمون ی ها
12 آبان 90 11:49
آخه عزیزم ماشالله گل پسرت داره بزرگ میشه ها. ایشالله زودتر بگه ماما گلم رمز رو خصوصی برات میفرستم از طرف من دست بهراد رو ببوس
خاله ی امیرعلی
12 آبان 90 21:10
خیلی مبارکههههههههه دوستم بالا اوردن شیر طبیعیه البته این تجربه رو تو امیرعلی دیدم ای جووووووووووونم بخورمش ای پسملتو ریحانه جون از عکسهای نازش بذار گلم
مامان گیسو
13 آبان 90 14:53
سلام عزیزم خوبی؟ مبارکههههههههههه دیگه آقا شده پسمل نازمون گلم دکتر به من گفت از زیاد شیر خوردنه که بالا می آره گفت کم کم شیر بده که این کارو کردم درست شد نه دل درد گرفت نه رفلکس داشت
ملاحت
13 آبان 90 17:00
ای بابا دو باره یه عالمه نوشتم سند نشد سلام ریحانه جووون نمی دونی دلک برات چقدر تنگ شده وقتی کامنت هاتو می بینم کلی ذوق می کنم جیگر خوبی بخیه هات هوب شد ؟ بهراد جونم چطوره حلقه اش افتاد ؟ اذیت نشد ؟ می بینی مادر شدن چقدر سخت و شیرینه به توصیه هات عمل می کنم و اندازه یه خرس می خورم اما می ترسم که دیو بشم البته شدم دیدی که اما می ترسم همیشه اینقدری بمونم دلم واسه دیدنه اون فسقلی لک زده چقدر تو بد جنسی خودت هر روز می بینیش فکره دله ما رو نمی کنی
زهره
14 آبان 90 16:33
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهراد من می باشد