اتفاقات خوب تو این 12 روز
سلااااااااااااااااااااااام 3 و نیم وجبی من!
مامانی جونم فدات بشم...
2تا اتفاق خوب افتاده:
اولیش افتادن بند نافت بود که تو 7 روزگیت اتفاق افتاد
یعنی 5/آبان/90
و دومیش ختنه شدنت بود که تو 10 روزگیت انجام شد
یعنی 8/8/90
و کماکان داری با اون حلقه دست و پنجه نرم میکنی....
هر روز بیشتر عاشقت میشم و هر لحظه به چشم من
خوش تیپ تر میشی.
دوست دارم دوست دارم دوست دارم تا ابد دوست دارم.
مامانی شما موقع زایمان 3500 وزنت بود و 51 سانت هم
قدت و خداروشکر زردی هم نداشتی.
فقط....
چند روزه که شیر بالا میاری و همین مسئله خواب رو از
من گرفته و حس میکنم همیشه باید چشمم بهت باشه
تا اتفاق بدی نیفته...
بابایی میگه این مسئله طبیعیه و همه بچه ها دارن اما
امان از حس مادرانه.
فدای سرت گل پسرک کوچولوم...
عشششششششششششششششششششق
منی.
زودی بزرگ شو.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی