بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

بهراد من

آغاز هفته 36 و حرفای بابایی

1390/6/27 22:58
نویسنده : ریحانه
1,222 بازدید
اشتراک گذاری

دنیای زیبا

گل پسرم حسابی داری آقا میشیا....

 

36 هفتگیت مبارک شاه پسر من و بابایی.ز

خدا تو این هفته یه دوست جون خوب به نام میکائیل بهت داد.

هورااااااااااااااااااااااااااااااااا......

میکائیل جونم به دنیا اومد..

ززز

کاشکی نی نی ها حرف میزدن اونوقت ازش میپرسیدم تو بهشت

شما رو دیده یا نه.ز

 

وارد هفته 36 شدیم مامانی.

یاد اون اولا که همش هول داشتم به این تاریخا برسم بخیر.

دیگه حسابی از اون مامان چاقا شدم.

همش در حال خوردنم.ز

اصلأ دلم نمیاد جلوی خودم رو بگیرم.

حالا ایشالا اومدی و به قول قدیمیا از آب و گل دراومدی مامانی

میزنه کانال ورزش.ز

 

 

الهی من قربون اون دست و پای فندقیت برم که قشنگ زیر پوستم

حسش میکنم.ز

مامانی جونم حسابی اون تو استراحت کن چون من و بابایی علی

از الآن فکر اینیم که چجوری از دست هم بقاپیمت.ز

 

ایشالا تا ٤ هفته دیگه تو بغلمی مامانیییییییییییییییی.ز

 

چند کلمه حرف از طرف بابایی:ز

سلام پسری...ز

خوبی؟ بزرگ میشی اینارو میخونی..ز

ببین مامانی چه زحمتی کشیده و چیا نوشته.

من همش قربون مامانی میرم.ز

دوست دارم به دنیا اومدی همش ببرمت پارک تاب بازی.ز

مامانی رو هم میبریما؛یادت باشه.

چشم انتظارتم پسرم.ز

زود بیا.

قربونش بشم با این مامانش.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

خاله ی امیرعلی(الهه)
27 شهریور 90 23:31
جووووووووووووووووووووونم بخدا منم بیقراره بدنیا اومدن این فندقیم حالا 4هفته چیزی نیس زودی تموم میشه
یه کف مرتب واسه بابایی که انقد هوای مامانی رو داره
بهترینهارو براتون ارزو میکنم






الهه جونم مرسی که اینقدر محبت داری.
خیلی ماهی خاله جون.
من و نی نی خیلی دوست داریم.
مامان ریحانه
28 شهریور 90 0:05
ریحانه جون الان میخوای با نی نیت حرف بزنی چی صداش میکنی




محمد صداش میکنم عزیزم.
مامان نخودچی (مریم)
28 شهریور 90 8:40
وای وای ...
مبارک باشه 36 هفته شد....
بابایی و مامانی زود زوذ میاد ....
مثل باد میگذره....
راستی من پشت درم نمیخوای رمز عکس بدی؟؟؟؟




مریم جون من نمیتونم وارد وبلاگت بشم((((((
تینا
28 شهریور 90 15:25
سلام ریحانه جون امیدوارم این 4 هفته رو هم به خوبی و خوشی و سلامتی بگذروونی





مرسی عزیز دلم.
با داشتن دوستای خوبی مثل شما کار سختی نیست.
زود میگذره.
نگين
28 شهریور 90 16:03
سلام
اميدوارم اين مدت باقي مونده رو هم به خير و سلامتي طي كنيد و خداي بزرگ هم يه ني ني تپل مپل و دوست داشتني بهتون بده . از اينكه با اظهار نظر و حضور گرمتون بياد ما هستيد ممنونم. مواظب خودتون! باشيد




ممنون از لطفتون.
ستاره
28 شهریور 90 18:23
خشایار جونم..
سلام خاله جووووون..با روخو به توافق رسیدیم که به منم بگی خاله..
مامان و بابای با حالت می خوان یه اسمی بزارن که ایشالله واسه خودت یلی بشی و بزن بشی..امشب هم دوباره برو توخواب مامانی بگو که خشایار رو دوست داری یا نه..!!





DDDDDDDDDDDDDDDDD:
خوش اومدی خاله ستاره.
در حد حماسه آفریدن کامنت میذاری.
خچایار؟؟؟
ببینم نی نی چی میگه.
مرسی سر زدی با اون اینترنت سر دیگت!!
مامان نخودچی (مریم)
29 شهریور 90 8:20
ریحانه جون سلام...
اسم وبلاگ من _ منتظرت هستیم
زود زود یبا





اوووووووووووووووووومدم.
سرباز کوچولو
2 مهر 90 21:56
خوش به حال نی نی تون که یه بابایه خوب داره

ما که نداریم

خرس خوردش

وقتی میرین پیکنیک مراقب بابا ها باشین

من گریم گرفته دیگه نمی تونم حرف بزنم

فعلا بای





آخیییییییییییییییییییییییییی

مامانه میکاییل
3 مهر 90 16:36
مرسی خاله ریحانه جووون ایشالله دوست جونه من هم بزودی میاد .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهراد من می باشد