بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

بهراد من

روزای انتظار 1 رقمی شده!!

1390/7/19 23:47
نویسنده : ریحانه
1,543 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم..

دیگه چیزی نمونده...

داری میای تا من بغلت کنم و تلافی همه روزایی که نگاه به

تقویم میکردم و دربیاری.

9 روز دیگه میشی 9 ماه و 9 روزه!

پسرم میدونی مامانی میخواد تو رو به روش طبیعی به این

دنیا بیاره فقط و فقط به این خاطر که وقتی اولین نفسارو تو

این دنیا میکشی مامانی با هوشیاری کنارت باشه و زمانیکه

از اون محیط کوچولو میای تو این دنیای بزرگ زودی بعلت کنم

و نذارم بترسی...

آخه نی نیا تا به دنیا میان همش دنبال مامانشونن...

من نمیخوام تو این شرایط تنهات بذارم.

 

نمیدونم کی از اون دنیای کوچولویی که توشی خسته

میشی و میای پیش ما...

اما این روزای آخر واسه من خیلی عجیب شده...

هم دلم میخواد زودتر بیای هم یه جورایی دلتنگم...

دلتنگ از این بابت که وفتی از وجود من جدا میشی دیگه

فقط و فقط مال من نیستی..

دیگه این لحظه های قشنگ دونفرمون تموم میشه...

اما عیبی نداره پسرم..

قول میدم تمام تلاشم رو بکنم تا بهترین مامان باشم واست.

 

دووووووست دارم وقتی تکون میخوری...

همه منتظرتن مامانی...

سالم بیا پیشمون.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان ریحانا
20 مهر 90 0:16
آخی ایشالا به سلامتی ... جون بدنیا بیاد
اسمش چی شد ؟




اسم ندارهههههههههههه
قرار شد هر وقت اومد نگاش کنیم ببینیم چی بهش میاد.
عارفه
20 مهر 90 0:17
سلام مامان عزیز.اتفاقی وبتونو خوندم و خیلی خوشم اومد.شما لینک شدید



شما هم لینک شدید دوست عزیز.
ترمه و مامانش
20 مهر 90 1:30
یادم افتاد به حودم و روزهای بارداریم که بهترین بود برام با اینکه همیشه وحشت داشتم از طی کردنش
خدا را شکر همه چیز بر ئفق مرادت هست
وای نمیدونی اون شب آخری که قراره فرداش بری زایمان کنی چه حالی میده
همش با خودت فکر میکنی فردا این موقع ها نی نی جونو میبینم
توی بغلم هست
صداشو میشنوم
یعنی چه شکلی
و چقدر زود همه اینها طی میشه
و گاهی تاب آدم و تموم میکنه این نسل جدید و خیلی وقتها ضعف میکنی برای کارهاش
هوووووووووووووم خیلی خوشمزه هست مزه مزه کردن خاطرات و دیدن ای بیبی
مواضب خودت باش




مرسی از اینهمه انرژی مثبت عزیزم.
مامانی سید کوچولو
20 مهر 90 2:04
ایشالله نی نی نازت سالم و بی دردسر دنیا بیاد. 100% هفته دیگه این موقع توو بغلته




ایشالا.
توکل به خدا.
مامان امیرناز
20 مهر 90 10:11
سلام عزیزم این حالتو کاملا درک میکنم ایشالا سالم بیاد کنارت. میشه بهم بگی چه جوری میشه رمز گذاشت؟



واست تو وبت مینویسم عزیزم.
آسمونی ها
20 مهر 90 11:15
ریحانه جونی نظر خصوصی برات گذاشتم.
راستی یه پست خنده دار و باحال گذاشتم دوست داشتی بیا بخون. "پــــــ نه پــــــ"







به روی چشم عزیزم.
حتمأ یادم میمونه.
شما هم واسه من عزیزی گلم.
ممنون از محبتت.
مامان ترنم کوجولو
20 مهر 90 11:50
سلام گلم.خوش به حالت.روزات یه رقمی شدنمیدونم انتظار هم سخته و هم شیرین.احساستو درک میکنم منم از یه طرف خوشحالم از یه طرف غمگین که دیگه کوچولومون فقط و فقط مال ما 2 تا نیست.خیلی مواظب خودت باش و حواست باشه یهو دیدی کوچولوت عجله کرد و زودتر اومد مارو بی خبر نذار سر بزن.





خدا کنه زودتر بیاد.
حتمأ سعی میکنم بعد اومدنش زودی آپ کنم عزیزم.
تینا
20 مهر 90 19:04
سلام زایمان طبیعی عالیییییییییه منم خیلی دوست داشتم طبیعی زایمان کنم اما نشد !
امیدوارم نی نی گلتو طبیعی و به راحتی به دنیا بیاری ... من چون سزارین بودم شب آخر میدونستم که شبه آخره و نمیدونی اونشب واسم چه شبی بود !!!! امیدوارم انتظارمون زودتر به سر بیاد ... قول بده زود بیای عکس گلپسرمونو بذاری ببینیم




ایشالا تینا جون.
هر وفت اومد زودی عکسشو میذارم.
مامانه میکاییل
21 مهر 90 11:11
من حاله این روزهاتو می فهمم روزهایی که با تکونهاش فقط از تو دلبری می کرد اما روزهای بعدش قشنگ ترند آفرین به دوست جونه شجاع که می خواد طبیعی نی نی شو بیاره به سلامتی




فدات عزیزم.
خاله ی امیرعلی
22 مهر 90 11:46
ریحانه جونم انشالاه انشالاه انشالاه زایمان راحتی داشته باشی
برای هممون دعا کن جونم فدای تو بشم گلم بی صبرانه منتظریم خیلی دوستت دارم برایت بهترینهارو ارزو میکنم




به روی چشم گلم.
مرسی الهه عزیزم.
مریم
22 مهر 90 20:33
مبارک گلم به مام سری بزن خوشها لمون کن راستی اسم چی؟؟؟؟
مامان ترنم کوچولو
23 مهر 90 8:51
هر روز میام بهت سر میزنم و منتظر به دنیا اومدن کوچولوت.انشاءالله زایمان راحت و بی دردسری داشته باشی.برا منم ذعا کن.اون لحظه قشنگ مامانای منتظر نینی وبلاکی رو هم دعا کن.
zahra
23 مهر 90 13:18
سلام ریحانه جون خوبین؟ وبتون خیلی قشنگه امیدوارم که زایمان راحتی داشته باشین میشه لینکتون کنم؟؟؟
مامان نخودچی (مریم)
23 مهر 90 14:14
سلام خواهر جون .... ایشاا..... کوچکولو به سلامتی میاد دلتون از نگرانی در میاره.... مراقبه خود باش....
مامان نخودچی (مریم)
23 مهر 90 14:14
سلام خواهر جون .... ایشاا..... کوچکولو به سلامتی میاد دلتون از نگرانی در میاره.... مراقبه خود باش....
منامامان الینا
23 مهر 90 21:09
ای ول به جرات این مامانی! اینروزا کمتر کسی را میبینم که تحمل زایمان طبیعی را داشته باشه امیدوارم زایمان خوبی داشته باشی عزیزم موقع زایمانت من را فراموش نکن واسه الینای من و همه نی نی ها دعا کن سالم بدنیا بیان
مامان آریان جون
23 مهر 90 23:17
امیدوارم به راحتی زایمان کنی عزیزم.اصلا نگران نباش.منم طبیعی زایمان کردم من و اریان جون برای سلامتی شما و گل پسرت دعا می کنیم. تا چند وقت سرت شلوغ میشه بعد زایمان اما یادت باشه ما منتظریم.ما رو بی خبر نذار خانومی
تینا
24 مهر 90 15:49
سلام گلم رفتی دکتر چی گفت ... خیلی نگرانتم نی نی کی میاد ؟ نکنه الان اومده ........ ؟
آسمونی ها
24 مهر 90 18:19
آخه فکر کنم رفتی زایمان کنی که دیگه به وب سر نمیزنی و آپ نمیکنی. ایشالله زایمان راحتی داشته باشی و قدم نی نی نازت هم مبارک باشه. حالا دیگه اسمش رو بگید که مردیم ... عکسای نی نی رو هم بذارید زودتر دیگه !!! ریحانه جونم مبارک باشه مامان شدنت. میبوسمت عزیزم
مامان نفس طلایی
25 مهر 90 20:31
واااااااااااااااااااااااااااااای فوق العاده نوشتی زیبا ترین تعبیری که از زایمان طبیعی شنیده بودم




ممنونم.
حسابی تشویقم کردی دوست جون.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهراد من می باشد