بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

بهراد من

چقدر همتون مااااااااااهید

1390/7/24 22:47
نویسنده : ریحانه
1,141 بازدید
اشتراک گذاری

دوستای خوووووبم سلام.

همتونو دوست دارم و ممنونم از بابت اینهمه پیگیری.

ببخشید یه چند وقت آپ نکردم و همه رو نگران کردم.

عزیز جونام این چند وقت همش خونه مامان اینام در حال

استراحت بودم.

دیروز رفتم سونو و دکتر گفت که نی نی کاملأ آماده ورود به

دنیای بیرونه...

فردا صبح دارم میرم پیش دکترم ببینیم چی میشه.

ممکنه ختم به زایمان بشه ممکن هم هست نشه....

اما دوست دارم بدونید به یاد همتون هستم و اسم تک تکتون

رو روی یه ورق نوشتم که زمان زایمان هیچکی یادم نره.

همتونو یه عااااااااااااااااااالمه دوست دارم و ممنون که احوال پرس

بودبد.

من اگه فردا تا شب هیچ پستی نذاشتم یعنی دیگه مامان شدم!!

زودی میام.

مراقب خودتون باشید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ترنم کوچولو
24 مهر 90 20:05
سلام عزیزم.نمیدونی چقدر نگران و چشم به راهت بودم.انشاالله هر چی خیره پیش بیاد و نینیتو سالم و سلامت در آغوش بگیری.زایمان راحت و بی دردسری رو برات آرزو میکنم.منو یادت نره دعام کن.




ممنونم عزیز دلم.
به روی چشم...حتمأ دعات میکنم.
مامان ریحانا
25 مهر 90 0:14
آخی داری مامان میشی ریحانه جون ایشالا به سلامتی فارغ بشی و نی نی تو در آغوش بگیری
منتظر عکسای نی نیتنازت هستم تو پست بعدی




مرسی عزیزم.
زودی میام.
مامان سید کوچولو
25 مهر 90 1:36
پس ایشالله فرداشب هیچ پستی نداشته باشی




ای جووووووووووووووونم.
ایشالا.
خاله ی امیرعلی
25 مهر 90 11:00
قربونت برم ریحانه جونم هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا یعنی مامان شدی فدات بشم روز تولدمون یکی شد عزیزکم مواظب خودتو کوچولوی فندقی باش بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس





ای جانم...
عزیزم نشد که کوچولوی من سعادت داشته باشه و با شما تولدش یکی شه..
شرمنده.
آسمونی ها
25 مهر 90 11:35
یادت نره منو همسرم رو دعا کنی...
ایشالله زایمان راحتی داشته باشی گلم




مطمئن باش دوستای خوبی مثل شما رو یادم نمیره گلم.
تینا
25 مهر 90 14:01
قربونت برم ریحانه جون ... این مدت خیلی بهت عادت کردم ... باور کن انگار منتظر فارغ شدن خواهر خودم هستم ... ممنونم که مارو از نگرانی در آوردی منتظر پست بعدیت هستم چه امشب باشه چه چند روز دیگه با مژده اومدن پسر گلم




تینا جونم خدا میدونه که شما و آنیتا هم خیلی عزیز من شدین.
ممنونم از اینهمه محبت.
مامانه میکاییل
25 مهر 90 18:30
ای حونممممممممممممممم
قوربونت برممممممممممممم
ایشالله به سلامتی
نی نی جونی زوذی پپر بیرون تا مامانت اذیت نشه
وااااااااای خدا مواظبه دوستم و نی نیش باش




فدای تو ملاحت جون...
اما فعلأ که هیچی.
مامان ترنم کوچولو
25 مهر 90 19:33
سلام گلم فعلا که ازت خبری نیست امیدوارم حالا نینیت اومده باشه پیشت.بازم آخر وقت سر میزنم تا مطمئن شم.هر دوتون سلامت باشین




عزیزم شرمندم به خدا..
مامان نفس طلایی
25 مهر 90 20:29
عزیزم من و هم دعا کن خوش به حالت که این قدر به نی نی نازت نزدیکی



کوچکترین کاری که میتونم بکنم در قبال اینهمه محبتت دعاست دوست من.
به روی چشم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهراد من می باشد